امتحان شبنم

شنبه رفتم به جای شبنم از دانشجواش امتحان گرفتم . 

 

نمی خواستم برم اما دیدم ۲ ساعت بیشتر نیست و من هم اون روز تو دانشگاه کار دارم 

البته می خواستم ماشین حسابشم بگیرم . 

آخه جمعه امتحان اداره برقه جون خودم حسابی خوندم! 

 

سر امتحان هم بد نبود فکر نکنم زیاد تقلب کرده باشند آخه تو دوره لیسانس خودم حرفه ای بودم. 

 

جالبیش اینجا بود که می یومدند یه نمونه سوال ها را می گرفتند فکر کنم برای بررسی می بردند 

اگه اینطور باشه خیلی ایده خوبیه . 

 

این روزا حسابی با تهران درگیرم برای تعیین درصد مشارکت بعدا مفصل در موردش می نویسم. 

با من صنما

 دیروز علی یه mp3 از شجریان آورده بود. 

 

می گفت چند روزه که اینا گوش می کنه . گفتم بزار بشنویم 

یه شعر از خیام بود. 

با من، صنما، دل یکدله کن
                           گر سر ننهم، آنگه گله کن

مجنون شده ام، از بهر خدا
                           زان زلف خوشت یک سلسله کن

سی پاره به کف، در چله شدی
                           سی پاره منم ترک چله کن

مجهول مرو، با غول مرو
                          زنهار سفر با قافله کن

ای مطرب دل، زان نغمه خوش
                          این مغز مرا پر مشغله کن

ای زهره و مه زان شعله رو
                         دو چشم مرا دو مشعله کن

ای موسی جان شبان شده ای
                         بر طور برآ ترک گله کن

نعلین ز دو پا بیرون کن و رو
                        در دشت طوی پا آبله کن

تکیه گه تو حق شد نه عصا
                        انداز عصا وان را یله کن

فرعون هوی چون شد حیوان
                       در گردن او رو زنگله کن 

 

خیلی زیبا بود  

زیبایی صدای شجریان بود اما اونچه آدم را غرق تو آهنگ می کنه  

 

شعرشه . 

 

منظور از صنم خداست و منظور از سی پاره همون قرآنه که سی جز داره. 

 

این شعر را یه دانشمند همه فن حریف گفته کسی که تو ریاضیات سرآمد دانشمندا اون قرن بوده نمونش مثلث خیام پاسکال. 

 

کسی که تو فیزیک هم ید طولایی داشته نمونش تقویم جلالی که یکی از دقیق تر تقویم هاست و چون اونا به سطان جلالدین تقدیم کرده بهش می گند تقویم جلالی. 

 

کسی که تو فلسفه هم آدم مهمی بوده حتی می گند متون فلسفی یونانی را مستقیما بودن ترجمه می خونده. 

 

حالا یه آدم این شکلی اینجوری با خدا حرف می زنه  

 

وای خدا ما کجا اینا کجا 

   

برگه امتحانی ها صحیح شد

تو این هفته که گذشت امتحان همه بچه ها رو گرفتم . 

یه نفس راحت کشیدم البته برگه صحیح کردن خیلی سخته در کل اگه بخوای حق کشی نشه پدرت در می یاد . 

حسابی اذیت شدم  تا همشون را صحیح کردم برای آزمایشگاهها نمره میانگین ۱۶-۱۷ است البته خداییش خودمون اون روزا خیلی حرفه ای تر از اینا بودیم اما استادها زوری بهمون ۱۵ می دادند. 

 

واقعا به قول سروشمهر هر چه جلوتر می ریم سطح نمرات بچه ها بالا تر می ره یه جاهایی خیلی زور بهم می گفت اما سعی کردم برا این احساس غلبه کنم و نمرات را عادلانه و همون جوری که خودم سر کلاس قول دادم بدم. خدایا ما که سعی مون را کردیم دیگه اگه ناحق شده باشه پا ما نیستا! 

 

اما در مورد امتحان کاردانی ها وضع خیلی فرق داره همشو نسبتا دودر هستند. 

اصلا توجه نمی کنند . اگه این شغل شغل آینده من شد سعی می کنم که دیگه با کاردانی ها کلاس نگیرم خیلی سخت بود برام البته بدون سر فصل بودن درس هم بی تاثیر نبود. 

 

وضع اقتصادی هم مثل قبل همچنان بده البته گفتند که تو اون هفته درست می شه حالا تا ببینیم . 

 

باید سعی کنم به اینا تکیه نکنم و دنبال یه شغل با آینده بهتر برم در کل دوست دارم که یه شغلی باشه که پر دردسر نباشه و من هم دوست داشته باشم تا بتونم کنارش فکرهاما به ثمر برسونم 

 

 

بی رودواسی بگم من می خوام مخترع باشم  

شاید خنده دار باشه اما می دونم که می تونم.