تز

این تز پدر من را در آورده باید تا آخر تابستون دفاع کنم الان ۳۵ صفحه نوشتم باید تا اون موقع ۱۰۰ بنویسم

تز از  یه طرف کارای تهران از یه طرف بی کسی هم یه طرف

گفتم بی کسی آره این سه ماهه با خانم محترم کلی حرف زدیم آخرش به این نتیجه رسیدیم

عقایدمون به هم نمی خوره اگه  فرصت شد بعدا توضیح میدم .

الان دوباره تنهام

 نکسی را دارم  که بهش فکر کنم نه هدفی که براش بجنگم

اما می دونم این خدا دوباره یکی دیگه را جلو پایه من سبز میکنه