یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ

اون از وضعیت زینب اون هم از وضعیت روحی خودم

 اون وقت

صبح بلندشی بری سر ایمیلت ببینی نتیجه اپلایت اومده و تو ریجکت شدی کلی حالت گرفته بشه. کلی هم کلاس داشته باشی تو اونروز یعنی تقریبا تمام کلاسهای ترمت تو همون روز باشه تازه اون کلاسه که کلی گاگول توش هست هم همون روز باشه.


رفتی دانشگاه هنوز پاتا نگذاشتی تو یک خانوم بپرسه آقای ---

بگی بعله با کلی گریه و التماس  بگه من مامان فلانی هستم( یه پسر سیبیل گنده تو کلاس)

تو را خدا میانترمش را در نظر نگیر با کلی خواهش که همش رو اعصابته.

نتیجه میانترمها را تازه زدی و خیل اعتراضات وارد اتاق میشند در واقع خیل التماسات.


۱۲ واحد کلاس یعنی تا ۷/۳۰ کلاس داشتی میای بیرون بری استخر تا خستگیت رفع بشه میبینی یه نامردی زده به ماشینت و رفته.

میری استخر اولین شیرجه را میزنی یک طول که رفتی پا غواصیهات پاره میشه دور میزنی به فاصله ۵ دقیقه دسته عینک شنات هم پاره میشه.

روزشم که ۴ شنبست یعنی نحس نحس( هرچند من اعتقادی ندارم)

یعنی فقط مونده زینب آنلاین بشه یه چت پینگیلیش بکنیم تا همه چی تکمیل بشه.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد