گالیله های ایرانی

دوباره تلویزیون دادگاه اعترافات را پخش می کرد.


واقعا جای تاسف بود. چی داره به سر این کشور میاد. یادمه جایی خوندم تو دادگاههای استالین افراد پس از اینکه خوب شکنجه روحی یا جسمی شده بودند، تو دادگاه حاضر می شدند و با صدای بلند می گفتند ما خائنیم و سزای خائن مرگه !


همه چی داره از روی کتاب قلعه حیوانات پیش میره قبلنا در موردش نوشته بودم اما نمی دونم چی باعث شد که پخشش نکنم و بعد هم تو نوشته ها گم شد. انگار که مختص انقلاب ایرانه.


شاید شما اونا را مجبور کنید که خلاف واقع در تی وی حرف بزنند اما کجا می تونید که فکر و ذهن اونا و هزاران نفر دیگه را تغییر بدید. با این کارا حقیقت عوض نمی شه.


گالیه هم تو یک دادگاه صالح با قوانین عوضی محاکمه شد و ابراز ندامت کرد! 


بیچاره اسقف اعظم که فکر می کرد با توبه گالیله زمین از حرکت وامیسته.


گیج

وضعیت کلیم اینه که خیلی گیجم واقعا نمی دونم می خوام چیکار کنم. شاید دوباره برم نمی دونم.

کلی با اینا اون مشورت کردم. اما باید خوب روش فکر کنم چون دیگه این هزینه ای که من برای این کار دارم می دم خیلی غیر منطقیه اما چه کنم نمی تونم دلم را جای دیگه گیر بندازم.


حتی شاید از خارج رفتن هم صرفنظر کنم.  نمی دونم الان فقط می دونم که نمی دونم باید یک بار سوار دوچرخم بشم برم لب رودخونه تو یه جای بی صدا و آروم کامل روش فکر کنم.


اما همین روزا تصمیمشا باید بگیرم.


ماه رمضون هم اومده آدم کلی حس نزدیکتر شدن به خدا می کنه تو این ماه !


چند خوری چرب شیرین از طعام      امتحان کن چند روزی در صیام

چند شبها خواب را گشتی اسیر      یک شبی بیدار شو دولت بگیر