دکترای کامپیوتر

روز پنج شنبه هفته پیش بالاخره امتحان دکترا را دادم.

زیاد نمی تونم در موردش نظر بدم آخه تعداد شرکت کننده ها هم زیاد بود از طرفی تعداد آدمایی که قبول می شند به اندازه انگشتای یک دست نیست.


تا خدا چی بخواد .

قبل امتحان خیلی استرس داشتم . تا حالا اینطور نشده بودم . گوشام سرخ شده بود رفتم دانشگاه بارون بسیار زیادی میومد. اول سوالای ساختمان داده را دادند خیلی گلابی بود البته برای همه چون بعدش همه همین را می گفتند.

بعد سوالای ریاضی را دادند ای بدک نبود.


بعد هم 20 دقیقه استراحت اعلام کردند تو راند دوم هم اول سوالای تشریحی معماری را دادند. زیاد خراب نکردم بعدشم سوالای زبان  و اونجا بود که من فهمیدم هنوز زبانم به اندازه یه بچه دبیرستانیه !


خیلی خراب کردم امید وارم این باعث نشه که رد بشم البته بقیه هم زیاد جالب نداده بودند .

آخرای امتحان زبان دیگه داشت سرم منفجر می شد. خدارا شکر که این امتحان زبان آخری بود اگه اول می گرفتند احتمالا استرسش اثر بدی رو بقیه درسا می گذاشت.


خدایا دیگه کاری از من بر نمیاد من کم و زیاد کارم را انجام دادم بقیشم دیگه به تو توکل می کنم.


هرچه صلاح مونه همون را برامون پیش بیار و بهمون قدرت فهمیدنش را بده تا بی تابی  نکنیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد