خر خونی

این روزا می رم دانشگا صنعتی  تو سالن مطالعه  

آخه خونه نمی شه بخونی  

مهمون میاد فیلمای تلوزیون هم که پدرمون را در آورده 

 

تا قبل عید به طور متوسط روزی ۲ -۳ ساعت می خوندم اما از وقتی رفتم دانشگا روزی یه ۳-۴ ساعتی می خونم  

 

روز ۳ عید بود که یه بچه های دیگه دانشگا اومده تو سالن باهاش رفیق شدم  

اونم می خواد دکترا امتحان بده 

 

تازه فهمیدم که پشکار یعنی چی! 

یارو روزی ۱۰ ساعت مفید درس می خوند ازش پرسیدم مواقعی که امتحان نداری چقدر می خونی ؟ 

انتظار داشتم بگه یه یکی دوساعت اما گفت کم می خونم تقریبا ۶ ساعت. 

 

گوشام لوله شده بود منم خجالت کشیدم بگم چقدر می خونم دروغکی گفتم منم روزی ۱ ساعت می خوندم. 

 

اما در کل این آشنایی به نفع من شد چون ساعت خوندم رسیده به ۶ ساعت می خوام از فردا ۸ ساعتش بکنم . 

 

البته چون الان دارم ساختمان داده می خونم و درس راحتی هست زیاد بهم فشار نمیاد اما ای کاش این عادت را زودتر پیدا کرده بود . 

 

بهر حال همینشم غنیمته 

 

اینم جلوه ای از سالن مطالعه! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد